Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-28@18:23:07 GMT

آیا جان انسان معتاد با افراد دیگر متفاوت است؟

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۳۹۱۰۸

آیا جان انسان معتاد با افراد دیگر متفاوت است؟

عباس دیلمی‌زاده مدیرعامل جمعیت تولد دوباره و کارشناس اعتیاد در هم میهن نوشت: یک پرسش: آیا جان انسان معتاد با افراد دیگر متفاوت است؟ آیا سایر افراد نسبت به معتادان انسان‌ترند؟ ارزشمندترند؟ بالای ۳۰ معتاد در یک مرکز جان باخته‌اند، اما آیا واکنش به فوت آن‌ها مانند واکنشی است که نسبت به جان‌باختن گروهی دیگر دیده می‌شود؟ بیش از ۳۰ معتاد جان باخته‌اند، اما هیچ‌کس برای‌شان تره هم خرد نمی‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید حتی برخی از خانواده‌های‌شان هم خوشحال شده باشند.

همه ما ممکن است در اطراف‌مان با یک فاصله، افراد درگیر اعتیاد داشته باشیم، اما آیا برای آن‌ها همانند عزیزمان، مانند فرزندان ارزش قائلیم؟ پاسخ خیر است. معتادان در جامعه ما شهروند درجه یک نیستند، حتی شهروند درجه دو و سه هم به‌شمار نمی‌روند، اما زمانی‌که همین شهروند‌های درجه چند به موفقیتی دست پیدا می‌کنند، همه‌جا آن‌ها را به نمایش می‌گذارند.

دلیل آن هم واضح است. در سال‌های گذشته آنقدر تصویر سیاه و منزجرکننده‌ای از معتادان به نمایش گذاشته شده، آنقدر از معتادان سریال و فیلم و... ساخته شده که درنهایت وقتی هم در حادثه‌ای جان‌شان را از دست می‌دهند مردم دل‌شان هم نسوزد یا بگویند که به‌هرحال شاید اینطور برای‌شان بهتر بوده است.

همیشه در جامعه ما معتادان را به‌عنوان افراد بدبخت و بیچاره معرفی کرده‌اند که زنده‌بودن‌شان هیچ ارزشی ندارد. برای اصلاح این شرایط باید فرهنگ جامعه، هدف قرار گرفته شود. جامعه باید تکلیفش را با این موضوع روشن کند. مسئولان هم همین‌طور. آن‌ها باید بگویند که بالاخره می‌خواهند با این معتادان چه کنند؟ معتاد در کشور ما مثل نفت سیاه است. بدبوست، اما سود‌های زیادی از او می‌برند. در حوزه مواد مخدر هم درمانگر، کمپ‌دار و... از وجود معتاد، سود مالی می‌برند.

معتادان برای آن‌ها مثل چاه نفت هستند و شبکه قاچاق مواد مخدر، فروشنده‌ها، سازنده‌ها و... همه از آن منفعت دارند. حتی زمانی که در آتش می‌سوزند هم به‌نفع عده‌ای تمام می‌شود تا پول بیشتری بگیرند و امکاناتی هم ندهند. من ۲۱ سال در این حوزه فعالیت کردم و خودم هم ۱۰ سال معتاد به مواد مخدر بودم، این را به خوبی می‌دانم که چه اتفاقی در این کمپ‌ها می‌افتد. می‌دانم که چه سود‌های مالی‌ای در میان است و شاید هم درست نباشد به‌عنوان کسی که خودش سازمان مردم‌نهادی را عهده‌دار است، حرف از این موضوعات بزند و شاید از نظر دیگران به‌عنوان خودزنی برداشت شود. اما مسئله این است که باید به معتاد به‌عنوان یک انسان نگاه شود.

برخی از این معتادان آنقدر از خانواده دور شده‌اند که خانواده تصور می‌کند آن‌ها جان باخته‌اند، اما زمانی‌که آن معتاد بازتوانی می‌شود و به جامعه برمی‌گردد، حتی خانواده‌اش هم نمی‌توانند او را بشناسند. این معتادان آرزو دارند، آن‌ها روح دارند و دنبال کار هستند، اما این جنبه از زندگی معتادان دیده نمی‌شود و قدمی برای بهبود کیفیت زندگی‌شان برداشته نمی‌شود.

هیچ‌وقت به این موضوع توجه نشده که اگر یک معتاد به هر دلیلی ترک نکند، چطور باید زندگی کند. در ۲۰ سال گذشته که در زمینه مبارزه با مواد مخدر کار انجام شده، چه برنامه‌ای برای این افراد در نظر گرفته شده؟ تنها به این موضوع فکر می‌شود که معتاد به نظر و دستور ما بهبود و پاک شود. درحالی‌که آمار‌ها نشان می‌دهد که کمتر از ۵ درصد برای ترک اعتیاد موفق شده‌اند. تکلیف آن ۹۵ درصد چه می‌شود؟ آن‌ها بخشی از جامعه‌اند یا خیر؟ حتی در ارتباط با درمان این افراد در راستای بند ۷ سیاست‌های کلی نظام در زمینه مواد مخدر هم اقدامی صورت نگرفته است؛ قانونی که بر حمایت از خانواده معتادان تاکید می‌کند و باید برای آن بودجه در نظر گرفته شود.

اما سوال اینجاست که چقدر برای تحقق این بند، تلاش شده؟ اگر از خانواده فرد معتاد به‌درستی حمایت شود، آیا آن خانواده، معتادش را به بیرون از خانه می‌اندازد؟ آیا او را وارد کمپی می‌کند؟ ما، اما از این معتادان و خانواده‌های‌شان حمایت نکردیم، به همین دلیل هم آن‌ها از خانه خارج شدند و به سمت مکان‌هایی مانند جایی که روز جمعه آتش گرفتند رفتند.

نکته اصلی اینجاست که در مدت زمانی که روی موضوع ترک و درمان اعتیاد کار کرده‌ام، هیچ‌وقت ندیدم که سیاست‌های در پیش گرفته شده، قدمی در راستای کاهش آ‌سیب مواد مخدر بردارد. برای ترک و درمان اعتیاد باید گزینه‌ها و روش‌های زیادی وجود داشته باشد که هرکدام از آن‌ها سال‌ها زمان می‌برد تا به نتیجه برسد. ایرادات بسیاری در سیستم‌های درمانی وجود دارد. باید جلوی صدور مجوز‌های فله‌ای برای مراکز ترک اعتیاد را گرفت، این مراکز نیاز به غربالگری دارند و شاید حدود ۴۰ درصد از آن‌ها باید تعطیل شوند.

 

منبع: فرارو

کلیدواژه: مبارزه با مواد مخدر معتادان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل مواد مخدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۳۹۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت

درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاست‌های دولتمردان است یکی از مهمترین سئوال‌ها در میان زوجین و البته بخش‌های آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی

فکر می‌کنیم به بخشی از تاریخ رسیده‌ایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم می‌گیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روان‌شناسی، رسانه در تمام جنبه‌ها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزش‌های پذیرفته‌شده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزش‌ها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بوده‌اند.

مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدم‌به‌قدم و به نرمی، جای ارزش‌ها و ضدارزش‌ها برای آن‌ها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالی‌که مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخه‌ای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازی‌ای که دنبال می‌کنند، فیلم و سریال‌هایی که می‌بینند و اخباری که می‌خوانند هستند. اگر این رسانه‌ها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش می‌داند، مرز بین درست و غلط را گم می‌کند. در زمانه‌ای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.

از نظر بیشتر روان‌شناسان، هر انسانی نسخه‌ای منحصربه‌فرد است و تصمیم‌گیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسان‌ها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در  زمان مناسب می‌گذرد، پس نمی‌توان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمال‌گرایی شدن، لزوما به معنی نتیجه‌گیری بهتر نیست.

آن‌ها همچنین اضافه می‌کنند که:

داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسان‌ها هدف و انگیزه ایجاد می‌کند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش می‌کنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آن‌ها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی می‌توان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهنده‌ترین و مثبت‌ترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایین‌تر خانواده خود را گسترش داده‌اند، موفق‌تر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.

طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» می‌سازد

اما رسانه برخلاف یافته‌های علمی و آن‌چه انسان‌ها برایش برنامه‌ریزی شده‌اند، تلاش می‌کند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) می‌تواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آن‌چه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه می‌گیرد.

رسانه ارزش‌هایی را که قرن‌ها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ می‌کند و می‌خواهد از ما نسخه‌ای از انسان‌هایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شده‌اند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانواده‌های پرجمعیت رفته‌اند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بی‌معنی و گذرا تصمیم گرفته‌اند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشه‌ای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.

پایان پیام/

دیگر خبرها

  • معتادان متجاهر بهبودیافته پاکبان می‌شوند
  • آغاز ثبت نام معتادان بهبود یافته برای شغل پاکبانی /جزییات این طرح چیست؟
  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟
  • معتادان متجاهر بهبود یافته پاکبان می‌شوند
  • (ویدئو) تصاویری عجیب از نجات افراد در حال خودکشی
  • جزییات ثبت نام معتادان بهبود یافته برای شغل پاکبانی
  • تصاویری متفاوت از سید حسین خمینی بعد از فوت مادرش
  • آغاز ثبت نام معتادان بهبود یافته برای شغل پاکبانی | جزییات این طرح چیست؟
  • جمع آوری ۲۵۴ معتاد متجاهر در مشهد
  • سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت